مصطفی ذوقی پایدار من عاشق سینما هستم. و در حال حاظر هنر جوی انجمن سینمای جوان هستم و قصذ دارم یکی از ارگردانان بزرگ جهان شوم و تلاش خود را برای رسیدن به این درجه میکنم
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف بدی می کنه .بطوریکه ماشین هردوشونبشدت آسیب میبینه .ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جان سالم بدر می برند.وقتی که هردو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن فراضه شده بیرون میان اون خانم بر میگرده میگه .آه چه جالب شما مرد هستید... ببینید چه بروز ماشینامون اومده !همه چیز داغان شده ولی ما سالم هستیم .این باید نشانه ای از طرف خدا باشه کهاینطوری با هم ملاقات کنیم و زندگی مشترکی را با صلح و صفا آغاز کنیم ! مرد با هیجان پاسخ میگه:"بله کاملا" با شما موافقم این باید نشانه ای از طرف خدا باشه !"بعد اون زن ادامه می دهد و می گه :"ببین یک معجزه دیگه. ماشین من کاملا" داغان شده ولی این شیشه مشروب سالمه .مطمئنا" خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن رو جشن بگیریم !بعد زن بطری رو به مرد میده .مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشد.بعد بطری رو برمی گرداند به زن .زندرب بطری را می بندد و شیشه رو برمی گردونه به مرد.مرده می گه شما نمی نوشید؟! زندر جواب می گه : نه . فکر می کنم باید منتظر پلیس بشم.